انزوای اصولگرایان؟ عملکرد احمدی‌ نژاد باعث شد

روزنامه  آرمان- سعید شمس: چطور شد که اصولگرایان در سومین انتخابات پشت سرهم، بازهم باختند؟ چطور شد که حتی اتحاد انتخاباتی هم نتوانست جناح راست را از ریل شکست خارج کند؟ اصلاح‏طلبان با چه ساز و کاری از شرایط دشوار بیرون آمدند و اکنون در انتخابات‌های مختلف برنده شدن را تجربه می‏کنند؟
 
فضای حاکم بر انتخابات را چطور می‏توان تحلیل کرد؟ آیا می‏توانیم شبکه‏های اجتماعی را پدیده‌ موثر انتخاباتی بدانیم که دولتی‏ها را در پاستور ماندگار کرد و شورای شهر را به‌طور تمام و کمال در سیطره اصلاح‏طلبان قرار داد؟ این مباحثی است که در گفت‌وگوی عباس سلیمی‏نمین چهره شناخته شده اصولگرا با «آرمان» طرح شد. در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید.
 
بهانه این گفت‏وگو پرداختن به مولفه‏های سیاسی حاکم بر انتخابات 96 است.در آغاز خودتان اگر مورد خاصی هست، مطرح فرمایید.
 
انتخابات‌ها در کشورهای مختلف، هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارد. ما در هر انتخابات همزمان با رشد سیاسی مردم شاهد رشد جریان‌های سیاسی هم هستیم. رشد به این معنی که آنها هم متوسل به شیوه‌هایی می‌شوند که بتوانند رأی‏آوری را برای خودشان راحت‌تر کنند. به‌طور مشخص در انتخابات سال96، تلاش برای به صحنه آوردن قشر متوسط به بالای جامعه عمدتا در فضای مجازی شکل گرفت. به همین تعبیر انتخابات سال‌96 را می‏توانیم انتخابات مجازی به نامیم تا انتخابات واقعی. به این معنا که بیشتر جهتگیری‌ها در فضای مجازی رخ داد. البته در مراجع تصمیم‏گیری نظام، این مساله اندیشیده شده بود که این حالت شکل نگیرد و تلاش‌های فراوانی در این مسیر صورت گرفت تا آنچه مردم در مناظرات با آن مواجه شوند یک امر واقعی باشد، اما متاسفانه این مهم حاصل نشد. آن هم در شرایطی که با سرمایه‏گذاری‌ای که از جانب نظام صورت گرفت تا انتخابات در یک فضای واقعی و رشد‌دهنده باشد، اما انگار اراده‌هایی انتخابات را بیشتر وارد فضای مجازی کرد.
 
چه تفاوت‏هایی در این دو حالت است که نظام را به این واداشته بود تا از تاثیرگذاری فضای مجازی ممانعت به عمل آورد؟
 
این قطعی و غیرقابل انکار است که تفاوت فضای مجازی با فضای واقعی مسئولیت نپذیرفتن در قبال موضوعات گوناگون است. در واقع در فضای واقعی همه شخصیت‌هایی که به صحنه آمده‌اند، ناگزیر به مستند سخن گفتن هستند، ناگزیرند به ارائه استدلال و ناگزیرند به اینکه در ‌شأن رئیس‌جمهور ظاهر شوند. اینها لازمه یک فضای واقعی است.
 
البته این موارد مهم در فضای واقعی مناظره‌ها به‌طور ملموسی رعایت نشد.
 
هرجا رعایت نشد، یک نقطه یا یک پوئن منفی به حساب آمد. چون در فضای واقعی اگر کسی حرفی بزند و مستندی ارائه ندهد، این برایش یک امتیاز منفی در نظر گرفته می‌شود. اما در فضای مجازی چنین چیزی نیست. در فضای مجازی اصولا قاعده‏مندی وجود ندارد و قائل به یک مطلب مشخص نیست که چه کسی در حال پراکنده کردن این حرف است و دقیقا به همین دلیل، فضای مجازی باعث می‌شود تا ما در یک فضای موهوم و نامشخص حرکت کنیم. اتهام‌زنی‌ها، ادعاها، همه اینها در یک فضای مجازی شکل می‌گیرد. من فکر می‌کنم یکی از ویژگی‌های برجسته این انتخابات، حرکت در فضای موهوم بود و همین فضای موهوم بر واقعیت‌های جامعه غلبه یافت. واقعیت‌های جامعه این بود که دولت خوب عمل نکرده بود، دولت نتوانسته بود مشکلات اقتصادی جامعه را حل کند و بیکاری به‌طور جد مردم را رنج می‌داد. اما مسائلی چون ایجاد وحشت از جنگ احتمالی، مثل تفکیک جنسیتی در جامعه مجازی بود که فرصت طرح شدن پیدا کردند و موجی از ترس و استرس را به وجود آوردند.
آقای سلیمی‏نمین! شما به اشتغال و مشکل معیشت اشاره کردید.
 
همچنان‌که برای قضاوت مرسوم است دولت مستقر با دولت پیشین قیاس شود، قبول دارید که چنین قیاسی در بحث معیشت و اشتغال و... ما را به این نتیجه می‏رساند که شرایط به هر حال بهتر شده است؟
 
ما می‏توانیم کارهای آماری دقیقی انجام دهیم. اما در انتهای چهار سال عملکرد یک دولت برای دادن یا ندادن رأی به این شخص لزومی وجود ندارد که به دولت قبل از آن برگردیم. وقتی یک دولت امروز قرار است در سبد سنجش قرار بگیرد، کارنامه خودش باید مورد بحث واقع شود.
دولت مستقر می‌تواند ادعا کند که در زمان تحویل گرفتن مسئولیت، در کشور چالش‌هایی وجود داشته است که آن چالش‌ها موجب شده تا نتوان در آرامش و امنیت کافی به اجرای برنامه‏های تعیین شده اقدام کرد.
 
ادامه مطلب ...

قاتل: آزاد شوم به داعش می‌پیوندم!

روزنامه شرق: مردی که متهم است پدر و یکی از دوستانش را به دلیل اختلافات عقیدتی به قتل رسانده است، بار دیگر پای میز محاکمه رفت و گفت اگر بتواند از اولیای ‌دم رضایت بگیرد، بعد از آزادی به گروه داعش می‌پیوندد تا افراد بیشتری را به قتل برساند.
 
١٣ دی‌ماه سال ٩٠ مأموران از قتل مردی در اسلامشهر باخبر شدند. آنها پس از حضور در محل متوجه شدند مقتول مردی به نام عباس است که با ضربه چاقو به قتل رسیده است. به‌این‌ترتیب جست‌وجوی کارآگاهان برای پیداکردن عامل یا عاملان این جنایت آغاز شد تا اینکه آنها متوجه شدند عباس روز حادثه با یکی از دوستانش به نام سجاد قرار ملاقات داشت که پس از این حادثه ناپدید شده است. کارآگاهان با توجه به اطلاعات به‌دست‌آمده به سجاد مظنون شدند و تحقیقات خود را برای پیداکردن سرنخی از او آغاز کردند.
 
با گذشت چند ماه کارآگاهان موفق به پیداکردن سجاد نشدند تا اینکه خبر رسید سجاد در تایباد خراسان پدرش را به قتل رسانده و از محل متواری شده است. چند روز پس از این حادثه، کارآگاهان سرنخ‌‌های تازه‌ای از او به دست آوردند و متوجه شدند متهم پس از این جنایت به شهریار متواری شده است. آنها پس از شناسایی محل در یک عملیات غافلگیر‌کننده سجاد را بازداشت کردند و مورد بازجویی قرار دادند. او در بازجویی‌ها به هر دو قتل اعتراف و انگیزه خود را اختلافات عقیدتی با مقتولان بیان کرد.
 
به این ترتیب با توجه به اعترافات متهم، شکایت اولیای ‌دم و سایر مدارک موجود در پرونده کیفرخواست علیه او صادر شد و پرونده برای رسیدگی در اختیار دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. در آن جلسه خواهر و برادران متهم به‌عنوان اولیای ‌دم پدرش حضور نداشتند. ابتدا اولیای ‌دم عباس با حضور در جلسه تقاضای قصاص متهم را کردند، سپس متهم در جایگاه ایستاد و روز حادثه را چنین شرح داد: روز حادثه عباس با موتور به دنبالم آمد و با یکدیگر به طرف اسلامشهر حرکت کردیم. در میان راه با عباس بحثمان شد. از موتور پیاده و با او درگیر شدم. با او اختلافات عقیدتی داشتم به همین دلیل با چاقو یک ضربه به او زدم و عباس روی زمین افتاد. او را کنار موتورش رها و به محل تولدم در تایباد فرار کردم.
 
این مرد در ادامه درباره قتل پدرش گفت: پس از قتل اول به تایباد متواری شدم و مدتی در آنجا زندگی می‌کردم. به دلیل اختلافات عقیدتی که با پدرم داشتم، به خانه‌اش رفتم؛ از همان اول قصد داشتم پدرم را بکشم. او هنگامی که متوجه نیت من شد، با پلیس ١١٠ تماس گرفت اما با گذشت چند دقیقه پلیس نیامد و من با چاقو او را به قتل رساندم و در خانه دفن و پس از آن به تهران فرار کردم. در پایان این جلسه، قضات سجاد را به دلیل قتل دوستش به قصاص محکوم و به دلیل عدم حضور اولیای ‌دم مقتول دیگر جلسه رسیدگی را تجدید کردند و پرونده بار دیگر برای رسیدگی در اختیار شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی زالی قرار گرفت. در این جلسه که روز گذشته برگزار شد، متهم پس از قرائت کیفرخواست در جایگاه ویژه قرار گرفت و گفت: قتل‌ها را قبول دارم. به دلیل اختلافات عقیدتی آنها را کشتم. 
 
او که بیشتر درباره اختلافات عقیدتی با مقتولان توضیح نداد، گفت: پدرم چهار همسر داشت و نزدیک به ٤٠ سال ما را آزار داد. دقیق نمی‌دانم چند خواهر و برادر دارم؛ فقط می‌دانم از مادرم ١٠ فرزند داشت. او همیشه ما را با کارهایش آزار می‌داد. روز حادثه به قصد کشتنش به خانه‌اش رفتم و با چاقو او را به قتل رساندم. در کیفرخواست آمده که من سر پدرم را از بدنش جدا کردم اما این درست نیست؛ من فقط با چاقو سرش را بریدم اما جدا نکردم. حالا هم اگر از زندان آزاد شوم، به گروه داعش می‌پیوندم و افراد دیگری را نیز به قتل می‌رسانم.
 
این مرد که در حرف‌‌هایش بارها اختلاف عقیدتی را انگیزه کشتن مقتولان بیان کرد، در پاسخ به این سؤال قاضی که اگر آزاد بودی دیگر چه می‌کردی، گفت: درحال‌حاضر با شخص خاصی خصومت ندارم. او در آخرین دفاعیاتش گفت: به دلیل قتل دوستم یک ‌بار به قصاص محکوم شده‌ام. از دادگاه می‌خواهم به خاطر قتل پدرم نیز به من قصاص بدهند تا هرچه زودتر قصاص شوم. با پایان گفته‌های متهم و وکیلش قضات ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور رأی وارد شور شدند. طبق قانون مجازات اسلامی اگر اولیای ‌دم این پرونده برای رسیدگی به دادگاه مراجعه نکنند، رئیس قوه قضائیه به جای آنها تقاضای خود را درباره متهم مطرح می‌کند.

ورود بسیج به فعالیت‌های قرض‌الحسنه

روزنامه شهروند: ٧٦٠٠ صندوق قرض الحسنه مساجد تقریبا رقمی معادل شعب ٤ بانک اول خصوصی شده است کارشناسان بانکی: ایجاد چنین صندوق هایی ممکن است با کاهش شفافیت در بازار پول، امکان تکرار رخدادهایی مانند کاسپین را فراهم کند.
مساجد صندوق‌های قرض‌الحسنه راه‌اندازی می‌کنند. غلامحسین غیب‌پرور رئیس سازمان بسیج  در مراسم امضای تفاهم نامه میان سازمان بسیج مستضعفین و کمیته امداد امام خمینی(ره) گفته است؛ با تصمیم این سازمان در ٧‌هزار و ٦٠٠ مسجد صندوق‌های قرض‌الحسنه راه می‌افتد.
 
البته او برای این کار استدلال آورده که چون نظام بانکی در بسیاری از جاها پاسخگوی محرومان نیست، این تصمیم را گرفته‌اند. حالا این موضوع در شرایطی مطرح می‌شود که آستان قدس هم به تازگی اعلام کرده است می‌خواهد فعالیت بانکداری انجام دهد و صندوق قرض‌الحسنه دایر کند.   این تصمیم مساجد برای ایجاد صندوق‌های قرض‌الحسنه درحالی رخ می‌دهد که بانک مرکزی هنوز درگیر موسسات مالی ریز و درشت است.
 
در این شرایط که بانک مرکزی تصمیم گرفته است با ادغام موسسات و حتی بانک‌ها بازار پول را کوچک‌تر و قابلیت نظارت بر آن را بیشتر کند، این تصمیم   به گفته کارشناسان بانکی می‌تواند  برخی مشکلات را  ایجاد کند.
 
تعداد صندوق‌های مساجد معادل شعب ٤ بانک خصوصی‌شده
 
این روزها که بانک مرکزی تلاش می‌کند تا سر‌وسامانی به وضع بانک‌ها و موسسات اعتباری بدهد، به گزارش فارس سازمان بسیج تصمیم گرفته در ٧٦٠٠ مسجد، صندوق‌های قرض‌الحسنه راه‌اندازی کند. طبق آخرین آمار موجود، حدود ٧٢‌هزار مسجد در کشور وجود دارد که قرار است تا ‌سال ١٤٠٤ این تعداد به ٩٢‌هزار مسجد برسد و اگر قرار باشد به فراخور اضافه‌شدن به تعداد مساجد، تعداد صندوق‌های قرض‌الحسنه هم زیاد شود، باید از همین الان نگاه جدی و کارشناسی به این موضوع داشت.
  
ادامه مطلب ...

پوتین: ترامپ، عروس من نیست

خبرگزاری ایرنا: ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه در پاسخ به پرسشی در باره دلسردی خود نسبت به رویکردهای ضدروسی دونالد ترامپ، گفت: همتای آمریکایی عروس من نیست که از (رفتار) او ناامید باشم.

وی روز سه شنبه در نشست خبری در پکن پایتخت چین به خبرنگار پرسش کننده گفت: موضوع ساده لوحانه ای را مطرح کردید.

اسپوتنیک به نقل از سخنان پوتین نوشت: در ارتباط با دلسردی و ناامیدی (از ترامپ) باید بگویم که این مساله درست نیست. او عروس من به شمار نمی رود و من هم عروس یا دامادش نیستم.

رییس جمهوری روسیه تاکید کرد: هردو به کارهای دولتی مشغول هستیم و برای تامین منافع کشور خود اقدام می کنیم.

پوتین افزود: ترامپ در فعالیت های خود منافع ملی آمریکا را در نظر می گیرد و من هم منافع ملی روسیه را پیگیری می کنم.

وی همچنین با انتقاد از اقدام ضدروسی دولت آمریکا در بستن سرکنسولگری روسیه در سانفرانسیسکو و دو مرکز کنسولی در واشنگتن و نیویورک که با بازرسی های پلیس فدرال آمریکا همراه شد، اظهار کرد: برای طرح شکایت در دادگاههای آمریکا آماده می شویم.

بر خلاف انتظارهای اولیه که روی کار آمدن ترامپ از 20 ژانویه سال جاری پایان بخش رویکردهای ضدروسی چهارساله دولت باراک اوباما رییس جمهوری سابق آمریکا خواهد بود، اکنون مسکو و واشنگتن بیش از گذشته شاهد رویارویی های سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی در شرق اروپا هستند که مهم ترین آنها اقدام اخیر وزارت خارجه آمریکا در بستن مراکز کنسولی روسیه است.

رییس جمهوری روسیه در همین چارچوب از احتمال کاهش بیشتر کارمندان مراکز دیپلماتیک آمریکا در روسیه خبر داد.

پوتین همچنین در پکن به خبرنگاران گفت:احتمال دارد 150 نفر دیگر از کارمندان مراکز دیپلماتیک آمریکا در روسیه کاهش یابد.

این تصمیم احتمالی در صورت اجرا چهارمین رویارویی های دیپلماتیک واشنگتن و مسکو از دسامبر سال گذشته خواهد بود که باراک اوباما رییس جمهوری وقت آمریکا در یک اقدام ناگهانی و در روزهای پایانی مسئولیت خود، 35 دیپلمات روس را از از این کشور اخراج کرد.

ماه گذشته روسیه نیز به سکوت خود در برابر این اقدام و همچنین توقیف دو ملک دیپلماتیک این کشور در واشنگتن و نیویورک پایان داد و دستور پایان فعالیت 755 نفر از کارمندان نهادهای دیپلماتیک آمریکا را در خاک خود صادر کرد.

توقیف دو ملک دیپلماتیک آمریکا در مسکو نیز از دیگر اقدام های مقابله به مثل روسیه بود که سبب واکنش بیشتر ضدروسی واشنگتن شد.

آمریکا نیز سرکنسولگری روسیه در سانفرانسیسکو و دو مرکز کنسولی این کشور را بست، ولی کارمندان و دیپلمات های روسی مشمول پایان فعالیت و اخراج نشدند.

اکنون هشدارهای دو طرف برای اقدام های بیشتر علیه یکدیگر ادامه دارد و سبب شده، مناسبات واشنگتن و مسکو در بدترین شرایط ممکن پس از سال 1991 یعنی فروپاشی شوروی و تشکیل روسیه نو قرار گیرد. 

مسئول جان این 2 جوان کیست؟

خبرگزاری ایسنا: شنبه یازدهم شهریورماه دو مرد جوان که درحال بازدید از غار یخی «چما» در چهارمحال و بختیاری بودند، کمتر از چند ثانیه زیر آواری از یخ دفن شده و جان خود را از دست دادند. مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان در این‌باره می‌گوید: قبلا به گردشگران هشدار داده بودیم بیش از حدِ مجاز وارد این غار نشوند، اما مسؤول کارگروه غارنوردی و غارشناسی استان اذعان می‌کند هیچ تابلوی هشداری حوالی آن غار وجود ندارد.

«چما» را یکی از نادرترین و اعجاب‌انگیزترین غارهای استان چهارمحال و بختیاری معرفی کرده‌اند که در ۲۵ کیلومتری چِلگِرد واقع شده و در اصل یک انبار پر برف است که گفته می‌شود ارتفاع دیواره‌هایِ برفی آن گاه تا ۵۰ متر می‌رسد.

به گفته‌ سعید محمدی، مسؤول کارگروه غارنوردی و غارشناسی استان چهارمحال و بختیاری، «چما» تفرجگاه محلی مردم چهارمحال و بختیاری و استان‌های حاشیه‌ای همچون خوزستان و فارس است، اما هیچ امکانات رفاهی و امدادی ندارد!

او می‌گوید:‌ غارنوردها چما را یک غار نمی‌دانند، چون آنجا در اصل دره‌ای با طاق برفی است که درون‌اش با برف و یخ پوشیده شده است.

محمدی که حدود یک ماه پیش به چما رفته است، درباره‌ی ایمنی این غار به ایسنا، توضیح می‌دهد:‌ با این‌که این غار یخی به عنوان جاذبه‌ی گردشگری زیاد معرفی شده، اما نه تابلوی هشداردهنده دارد، نه نگهبان و نه مرکز هلال احمر در نزدیکی آن نیست و نه من تا حالا شنیده‌ام درباره ورود به آن در استان هشدار داده و اطلاع‌رسانی کرده باشند.

این درحالی است که بعد از مرگ آن دو جوان، بهمن عسگری - مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری - که اعتقاد داشت پیشروی بیش از حد در این غار عامل اصلی بروز حادثه بوده، تلویحا علت بروز این حادثه را متوجه گردشگران دانسته و گفته: «همواره به گردشگران توصیه و هشدار داده می‌شود بیش از حد مجاز در درون غار وارد نشوند، چون ممکن است به سبب تغییرات دمایی قندیل‌ها سقوط کنند.»

مؤذن‌پور، پدر آن دو جوان که در روز حادثه بر اثر برخورد یک قطعه یخ، یکی از پاهایش مصدوم شد نیز حرف‌های مسؤول کارگروه غارنوردی و غارشناسی استان چهارمحال و بختیاری را تایید می‌کند و به ایسنا می‌گوید: آن روز گردشگران زیادی اطراف غار بودند و خیلی‌ها به داخل آن می‌رفتند، اما نه نگهبانی بود که هشدار بدهد و نه حتی یک تابلو در مسیر و یا نزدیکی غار. این هشداری که می‌گویند را کجا و از چه طریق داده بودند.

مسؤول کارگروه غارنوردی و غارشناسی استان می‌گوید:‌ وقتی منطقه‌ی گردشگری را به عنوان تفرجگاه معرفی و تبلیغ می‌کنند، باید رفاه و ایمنی آن را هم تامین کنند. چما و مناطق مشابه آن، در سال‌های گذشته جان بسیاری را گرفته، ولی برای تغییر این وضعیت کاری نشده است.  

رییس جمعیت هلال احمر شهرستان کوهرنگ نیز تایید کرده که سال‌های پیش در غار یخی چما موارد فوتی وجود داشته، اما ریزش یخ برای نخستین‌بار اتفاق افتاده است.

مؤذن‌پور که در سوگ فرزندانش است، درباره‌ی آن حادثه به ایسنا توضیح می‌دهد: آن روز تعداد زیادی گردشگر در اطراف چما بودند. ما ۸ نفر بودیم که پنج‌ نفرمان، یعنی دو پسرم که جان‌شان را در آن غار یخی از دست دادند، من و دامادم و نوه‌ام بالا رفتیم، وارد غار اول و بعد غار دوم شدیم، افراد دیگری همزمان در غار بودند. بعد از بازدید می‌خواستیم برگردیم که ناگهان صدای مهیبی شبیه انفجار آمد، تکه یخ بزرگی با پاهایم برخورد کرد و به زمین افتادم و دیدم که حجم زیادی از یخ روی سر فرزندانم آوار شده است.

وی ادامه می‌دهد:‌ از ناحیه‌ی پا مصدوم شده بودم قادر به انجام کاری نبودم و کشان‌کشان به سمت خروجی غار و دامادم که با فرزندش بیرون دهانه بود، رفتم. همان موقع گردشگرانی که در منطقه حاضر بودند به سمت روستا رفتند و اهالی را خبر کردند، تا ۲۰ کیلومتری غار امکان‌ آنتن‌دهی تلفن همراه وجود ندارد و هیچ مرکز امدادرسانی نیست، برای همین رسیدن نیروهای امدادی طول کشید. برای نجات ما تعداد زیادی از محلی‌ها با وسایل مختلف آمدند، حدود سه ساعت طول کشید تا فرزندانم را از زیر برف بیرون بکشند و وقتی پایین آمدیم، تازه امدادگران و آمبولانس رسید.

این اظهارات را بیژن طاهری ـ رییس جمعیت هلال احمر شهرستان کوهرنگ ـ هم تایید کرده و گفته که ساعت ۱۳:۴۵ دقیقه روز شنبه ۱۱ شهریورماه اعضای یک خانواده از استان فارس، برای گردش به غار یخی چما در شهرستان کوهرنگ آمده بودند که دچار حادثه شده و بر اثر ریزش یخ از سقف این غار دو جوان ۳۲ و ۲۷ ساله کشته و پدر ۵۸ ساله آنها از ناحیه زانو مصدوم شد.

او اظهار کرده بود که به دلیل صعب‌العبور بودن منطقه و جاده خاکی به سمت غار و عدم آنتن‌دهی تلفن همراه در محدوده‌ی این حادثه، تقریبا ساعت ۳:۳۰ دقیقه به اداره جمعیت هلال احمر شهرستان کوهرنگ اطلاع‌رسانی شد و سریعا دو اکیپ نیروی امدادی و یک اکیپ نیروی اورژانس به منطقه اعزام شد.

«چما» در سایت اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری جزو غارهای جذاب استان از نظر گردشگری معرفی شده و هیچ هشداری درباره‌ی وضعیت ایمنی و خطرات احتمالی آن داده نشده است، هرچند که در همین سایت یک هشدار کلی داده شده که خانواده و گردشگران مراقب تبلیغات فریبنده باشند و با تورهای گردشگری غیرمجاز برخورد می‌شود، اما درباره‌ی جاذبه‌های خطرآفرین این استان هیچ مطلبی دیده نمی‌شود.